تجمع مجتمع کوروش فرصتی برای بیان اعتراض نسلی از جامعه در بیتوجهی به نیازهایشان بود. دختران و پسران دهه هفتاد و هشتادی، دورهمیای برگزار کردند تا به قول خودشان جشنی بگیرند برای پایان امتحانات خرداد. این تجمع نه سیاسی بود و نه اقدامی براندازانه؛ صرفاً بیان مطالبهای بود که شادی و نشاط و تخلیه هیجانات اجتماعی را حق خود میدانست.
به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵، روزنامه قانون نوشت: حوالی ساعت ۵ بعد از ظهر روز سهشنبه ۱۸ خرداد بود که رفته رفته تعداد نوجوانان دختر و پسر در مجتمع کوروش قابل توجه شد. دختران و پسرانی که سنشان کمتر از ۱۸ سال بود و شاد و خوشحال و طبق قرار قبلی، در مجتمع کوروش حضور یافته بودند. هنوز دقایق زیادی از حضور این دختران و پسران نگذشته بود که ازدحام جمعیت، آنها را به سمت بیرون از مجتمع و معابر اطراف کشاند تا خودبهخود مورد توجه سایر مردم و عابران قرار گیرند.
دختران و پسران دهه هفتاد و هشتادی، دورهمیای برگزار کردند تا به قول خودشان جشنی بگیرند برای پایان امتحانات خردادماه و رها شدن از فصل مدرسه. تجمع دختران و پسران را با چشم میشد گسترده تخمین زد و برخی سایتها و کانالهای خبری نیز تعدادشان را بیش از دو هزار نفر اعلام کردند. نوجوانان با هم میگفتند و میخندیدند و کاری هم به کار کسی نداشتند. هر از گاهی صدای دست و سوت میآمد تا اینکه نیروهای پلیس با توجه به گستردگی حضور دهه هفتادی و هشتادیها و ازدحام و ترافیکی که در محل ایجاد شده بود، وارد عمل شده و آنها را متفرق کردند…
مطالبه نیازهای اجتماعی نوجوانان
شاید این برای نخستینبار بود که دختران و پسران دهه هشتادی با کمک ارتباطات شبکههای اجتماعی، به صورت خودجوش گردهماییای را برای ابراز شادی و خوشحالی ترتیب میدادند. اتفاقی که شاید در نوع خود – با توجه به سن و سال حاضران در این مجتمع – منحصر به فرد بود و گواه از ظهور نسلی تازه در جامعه ایرانی میداد؛ نسلی که نیازهایشان، باورهایشان و مطالباتشان شاید متفاوت با هر نسل دیگری باشد و با برگزاری تجمع شادمانی از پایان تحصیل، ابراز وجود میان هیاهوهای جامعه کردند.
پیش از این و در سالهای قبل، برخی تجمعات غیرسیاسی و صرفا اجتماعی آن هم برای ابراز شادی و نشاط در گروههای سنی بالاتر همچون تجمع آببازی در پارکهای تهران رخ داده بود اما گردهمایی دهه هشتادیها از طریق ارتباطات فردی و با کمک شبکههای اجتماعی، نخستینبار بود که رخ میداد.
این اتفاق، اگرچه به ظاهر ساده و شاید عادی تلقی شود، اما میتواند هشداری برای دستگاههای مسئول و متولیان امور نوجوانان و جوانان باشد که بیبرنامگی آنها در پاسخ به نیازهای حداقلی، میتواند عاملی برای وقوع اتفاقاتی چون تجمع کوروش باشد. تجمع دهه هشتادیها از این منظر قابل تامل است که در سالهای قبل، نیازهای دختران و پسران ۱۵، ۱۶ ساله صرفا در کتاب و درس و مدرسه دنبال میشد و بیان دیگر خواستههایشان همچون حضور در جمع بزرگترها و جمعهای اجتماعی، هرگز دیده نمیشد. اما اکنون در میانههای دهه ۹۰، تجمع آنها نشان داد که توسعه عصر ارتباطات و تکنولوژیهای نوین ارتباطی سبب شده تا جنس نیاز نوجوانان کاملا متفاوت با آنچه تاکنون بوده، باشد.
مدتهاست که کارشناسان اجتماعی از بلوغهای زودرس فردی و کاهش سن بلوغ دختران و پسران در ایران صحبت میکنند و هشدار برای برنامهریزی در مورد آن میدهند اما تجمع مجتمع کوروش نشان داد که علاوه بر بلوغ فردی، سن بلوغ اجتماعی نوجوانان نیز کاهش یافته و آنها نیازی به بزرگترها برای برگزاری «تجمع و میتینگ» ندارند. اینکه چند صد نفر دختر و پسر بدون آنکه کسی هدایتشان کند، با هم قرار تجمع میگذارند تا ساعتی را کنار هم به شادی و نشاط بگذرانند، حامل پیام مهمی برای مسئولان است که بچهها، زودتر از آنچه فکرشان را کنید، بزرگ شدهاند!
این تجمع نشان داد که «بیبرنامگی» در حوزه نوجوانان و جوانان برای پاسخ به نیازهای اجتماعی آنها و ایجاد فرصتهای حضور در اجتماع موج میزند. تجمع مجتمع کوروش که نه سیاسی بود و نه اقدامی براندازانه، صرفا بیان مطالبهای بود که شادی و نشاط و تخلیه هیجانات اجتماعی را حق خود میدانست. این مطالبه اما با برخورد پلیسی پاسخ داده شد تا شاید در عمل، نوجوانان متفرق شده باشند، اما در حقیقت آنها را به پیوستی تازه در اعتراض به برآورده نشدن نیازها و خواستههایشان برساند. نیازهای نسلی که غوطه ور در دنیای ارتباطات، اینترنت و فضای مجازی بوده و عمده سرگرمیشان «کلش اف کلنز» است، به طور حتم با نیازهای نسلهای قبل جامعه متفاوت بوده و این تجمع نشان داده که این نیازها هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.
رفتاری برای اعتراض نسل تازه
جامعهشناسان در این باره معتقدند که زنگ خطر پاسخ به نیازهای اجتماعی نسلهای تازه، از مدتها قبل به صدا درآمده اما گوشی برای شنیدن آن نبوده است.
امانالله قرایی مقدم در این باره با اشاره به اینکه «نیازهای هر دهه از جوانان و نوجوانان کشور با یکدیگر متفاوت است و مطالبات نسل ها با هم فرق میکند» به «قانون» میگوید: این تجمع نتیجه ندانمکاری و برخوردهای نامناسب مسئولان و توجه نکردن به نیازهای مشروع و منطقی و عقلانی جوانان و نوجوانان است. جوانان یا نوجوانان به بلوغ رسیده نیاز به شادی و نشاط و تجربه باهم بودن دارند. آنها میخواهند حس تعلق اجتماعی خود را ارائه کنند؛ خودی در جامعه نشان دهند و خود را مطرح کنند. اما وقتی جوانان در جامعه امکان مطرح شدن را ندارند و در هیچجا نمیتوانند دورهم «بگویند، بخندند و جشن بگیرند» نتیجه آن میشود که در یک روز و به طور خودجوش، گردهم آمده تا رفتار اعتراضی را نشان دهند.
این جامعهشناس ادامه میدهد: اعتقاد دارم که تجمع مجتمع کوروش فرصتی برای بیان اعتراض نسلی از جامعه در بیتوجهی به نیازهایشان بود. در جامعهای که تمام فکر و ذکر مسئولان حول مسائلی غیر از «نشاط و شادی اجتماعی» بچرخد و بزرگ شدن فرزندان مملکت دیده نشود، باید منتظر رفتارهای خودجوش فردی برای اعتراض و کسب مطالباتشان بود.
قراییمقدم با بیان اینکه در این تجمع برخورد پلیسی – هرچند آرام و محترمانه – با حضور نوجوانان شده است، خاطرنشان میکند: نوع برخوردها با نیاز جوانان متناسب نیست و باعث میشود افراد همچنان در محرومیت بمانند. بهراستی، ایجاد فضایی برای حضور سالم نوجوانانی که میخواهند ساعتی را باهم باشند و بخندند و انرژی بگیرند چه اشکالی دارد؟ چرا نباید باور کنیم که یک جوان نیاز به شادی دارد و در جست و جوی فرصتی است که خود را مطرح کند؟
وی با بیان اینکه باید با سالمسازی فضا، نیازهای نوجوانان کنترل و هدایت شود، میگوید: نباید جوان و نوجوان را تحریک کرد که رفتار غیر عقلانی داشته باشد.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه تجربه ثابت کرده برخورد با نیازها و خواستههای بحق جوانان همواره نتیجه عکس نشان داده است، خاطرنشان میکند: برخوردهایی نظیر آنچه در مجتمع کوروش رخ داد، میتواند در آینده صدمات اجتماعی و سیاسی به دنبال داشته باشد و به نوعی بدبینی سیاسی میان مردم و مسئولان را به دنبال داشته باشد. از این رو، مسئولان باید با پذیرفتن واقعیات اجتماعی و تحولاتی که به سرعت در بدنه اجتماع رخ میدهد، خود را برای پذیرش خواستههای اجتماعی آماده کرده و بپذیرند که نیازهای نسلی کاملا متفاوت بوده و نیاز به پاسخگویی صحیح دارد.